این روزها بیشتر از همیشه ی تا حالا می نویسم ریز ریز تمام لحظه هامو تا وقتی که ذهنم یاری کنه!

حس میکنم نوشتن کارها،هدفها،نگرانیها و دغدغه هام حالمو بهتر کرده.

انگار همه چیز رو سپردم به کسی که سر وقت هی یادم میاره الان وقت چیه و من نگران عقب موندن یا فراموش کردن کارهام نیستم.

صبح بعد بیدار شدن،شب قبل خواب وسط روز وقتی زمان خالی دارم می نویسم و از این نوشتن واقعا لذت می برم.

هر چیزی رو بدون نگرانی می نویسم.

من از امروز ۱۶ روز فرصت دارم که هرجوری شده تاکید میکنم هرجوری که شده سلامتیم رو تا حدودی بدست بیارم.

۱۶ روز میخوام خودم با تمام دردهام مبارزه کنم.و همه چی خوب بشه و سلامت باشم چون خسته شدم هر روز با شروع روز جدید درد جدید سراغم میاد.

دو روزه مفصل شصت دست چپم و آرنج دستم درد میکنه و اینها اضافه شدن به کلکسیون قبلی....

ولی مشکلی نیست‌من از پس همه شون بر میام.

 

پ ن:عنوان‌پست اولین مصرع ترانه ای که داشتم گوش میدادم با صدای "امیرحسین افتخاری" به نام "نرگس"