به هیچ حیله در آغوش در نمیآیی /مگر تو را زنسیم بهار ساختهاند
وسط تابستان است.
یک عصر نه چندان دلچسب...
باد می وزد آرام و گرم...
برگهای درخت چنار در باد گرم می رقصند و از رقصشان صدایی سوت مانند در فضا منتشر می شود.
من اما صدای دریا را می شنوم.صدای ماهی ها را...
دنیایم به وسعت دریاست.
به وسعت دریای درون تنگ شیشه ای
کاش میشد اعماق قلبم را به تو نشان بدهم.
#من
+ نوشته شده در دوشنبه هفدهم تیر ۱۳۹۸ ساعت 18:49 توسط آفرودیت